ارتباط بصری در معماری یکی از عناصری است که شاید به صورت واضح کمتر به آن پرداخته می شود. ارتباط بصری در دیگر رشته های هنری همانند گرافیک نقش اصلی را ایفا میکند. اما در معماری این ارتباط به چه معناست؟
هرگونه ارتباطی که بین مخاطب و اثر معماری از لحاظ بصری شکل بگیرد ارتباط بصری نامیده می شود. ارتباط بصری هرگونه برداشت اولیه و ثانویه از طرح ایجاد شده توسط معمار را توجیه می کند. به همین دلیل است که گاهی معماران بر ویژگی های ظاهری طرح خود تاکید دارند و اهمیت می ورزند.
اما این ارتباط بصری در معماری به دو بخش تقسیم بندی می شود:
- ارتباط بصری از طریق نما
- ارتباط بصری از طریق معماری داخلی
نمای ساختمان ها اولین تاثیرگذاری را بر بیننده دارند. اولین نقطه شکل گیری ارتباط دقیقا با طراحی نما شروع می شود. طراحی نمای ساختمان ها موجب قضاوت در رابطه با طراح و معمار ساختمان ها، جلب توجه، ایجاد حس مثبت و علاقه مندی به طرح و یا ایجاد احساسات منفی می شود. بنابراین اهمیت طراحی نمای ساختمان را می توان به خوبی درک کرد.
ارتباط بصری معماری در دومین جایگاه خود معماری و طراحی داخلی را تحت الشعاع قرار میدهد. یعنی در بدو ورود فرد به یک فضا چه برداشت هایی خواهد داشت. در هنگام استفاده از فضا به عنوان میهمان و کاربر موقت چه احساسی دارد. و در آخرین مرحله به عنوان یک مصرف کننده و کاربر دائم چگونه با فضا ارتباط برقرار میکند. تمام این موارد شامل ارتباط بصری معماری می شود.
ارتباط بصری، جمعی از تضادها
در طراحی و گرافیک، در معماری و هنر، این تضادهاست که احساسات را تحت تاثیر قرار میدهد. درست مانند زندگی. تا زمانی که احساس غم و شادی در تقابل با یکدیگر نباشند هر یک به تنهایی احساسی در مخاطب ایجاد نمیکند. زمانی که شما آرامش دارید تفاوت آن با زمانی که استرس دارید مشخص است. اما اگر همیشه در آرامش بودید و استرسی را تجربه نکرده بودید با این واژه نامانوس بودید.
در معماری نیز تضادها هستند که معنی و ارتباطات را شکل میدهند. در ان مقاله قصد داریم تا بر تضادهای شکل دهنده ارتباط بصری در معماری بپردازیم:
تقارن-نامتقارن
همانطور که از واژه ها مشخص است متضاد یکدیگر هستند. در هنر معماری می توان طرح ها را بسیار تقارن یافته و با استفاده از محور طولی و یا عرضی تقارن رسم نمود. طرح هایی برای نما که کاملا در دو طرف ساختمان متقارن باشند. یا طراحی داخلی با رعایت تمامی اصول تقارن. اما در مقابل آن نیز می توانیم از اشکال غیر متقارن استفاده نماییم. تقارن نشان دهنده نظم است. اما عدم تقارن صرفا برای بهم ریختن ذهن مخاطب نیست. اگر در طراحی های یک معمار عدم تقارن به شکلی درست انجام شود می تواند طرحی زیبا و چشمگیر ایجاد نماید. گاهی خاص بودن از همین عدم تقارن نشات میگیرد.
تکنیک سادگی و پیچیدگی در ارتباط بصری
یکی از ساده ترین تکنیک های ارتباط بصری در معماری استفاده از تکنیک ساده – پیچیده است.
سادگی یعنی مفهوم طراحی به طور واضح و به دور از هرگونه کنایه ای به مخاطب منتقل شود. اما پیچیدگی یک طرح شاید فرد را وادار به تفکرات عمیق نماید و در نهایت مانند هنر های مفهومی شخص برداشتی متفاوت با طراح داشته باشد. اما در طرح های ساده مخاطب همان برداشتی را خواهد داشت که طراح آن را در نظر دارد.
شفاف در مقابل کدر
در ارتباط بصری در عکاسی، گرافیک و سایر هنر های ترسیمی می توان به کرات این تکنیک را یافت. بلور کردن پشت عکس ها و جدا نمودن سوژه اصلی، در طرح های گرافیکی نیز پخش و فید کردن طرح های بی اهمیت تر و بولد کردن طرح های اصلی به گونه ای که توازن طرح را برهم نزند. اما در ارتباط بصری در معماری نمی توان به صورت مستقیم از این تکنیک بهره برد.
پر تحرک و ساکن
این نمونه از ارتباط را می توان در هرگونه طرحی به خصوص طراحی معماری مشاهده نمود. یک طرح با سیالیت و پویایی را طرحی پر تحرک میگویند. و ارتباط بصری معماری نیز تحرک را تداعی می نماید. این پویایی به چه وسیله ای به مخاطب انتقال داده می شود؟ به وسیله خطوط سیال، پر از قوس، به وسیله ی رنگ های محرک، و یا به وسیله ی راه های ارتباطی مناسب، راهروها، راه پله ها، بازشو ها و …
اما طرح هایی با رنگ های آرامش بخش و بدون شکستگی و قوس، حس سکون و آرامش را منتقل می نماید.
جسور بودن طرح در مقابل محافظه کارانه بودن آن
طرح های جسورانه معمولا به طور مستقیم و واضح به منظور خود اشاره میکنند. چیزی را در لفافه به مخاطب انتقال نمیدهند. رنگ ها در طراحی های جسورانه شاداب است و انتخاب رنگ های خنثی در آن به ندرت صورت میگیرد. اما در طراحی هایی که هدف انتقال حس محافظه کارانه است برداشت ها از پس پرده خواهد بود.
رنگ ها بی رو و خنثی و بدون القای حس مستقیم به مخاطب است.
قناعت و ظرافت در طراحی
طراحی بصری می تواند از روی ظرافت و یا قناعت صورت بگیرد. اگر طراحی از روی ظرافت باشد نشان دهنده دقت کافی، ارزشمندی و ثروت می باشد. این ظرافت از روی وجود نداشتن اطلاعات کافی و یا ابزار کافی نیست بلکه از روی مهارت می باشد.
اما قناعت یعنی صرفه جویی کردن در به کار بردن المان ها در طراحی بصری در معماری. این گزینه موجب برداشت فقر و تنگدستی نیز در فرد خواهد شد. و کاملا در تضاد با ظرافت می باشد.
نتیجه گیری:
در بالا فقط به چند نمونه از تکنیک های ارتباط بصری در معماری اشاره کردیم. انواع متنوعی از تکنیک ها به این منظور وجود دارد. اما به طور کلی می توان گفت ارتباط بصری هرگونه برداشت اولیه و ثانویه افراد را نسبت به اشیای دیده شده نشان میدهد. و این موضوع در معماری اهمیت بسیار بالایی دارد. زیرا معماری ساخت بناها و فضاهایی است که سالیان سال ماندگار خواهند بود.